- بدیع الجمال
- تک زیب تکدانه نیکو جمال زیباچهر: (ملک در حال کنیزکمی خو بروی پیش فرستاد مهمجنین در عقبش غلامی بدیع الجمال اطبف الاعتدال)
معنی بدیع الجمال - جستجوی لغت در جدول جو
- بدیع الجمال
- نیکورو، زیبا، خوب رو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طرفه روزگار اعجوبه
طرفۀ روزگار